آواز قو

گلبرگهای تنهایی68

سلام وبانام خدا آغاز میکنم ..........مومن از کوه محکمتر است.......زیرا از کوه چیزی برگرفته شود ........ولی از دین مومن چیزی برگرفته نشود.......خدایا خودت ثابت قدممان به گردان...... خدایا کمک کن.... . تو پست قبلی نتونستم چیزی بنویسم...زیرا سخن از عشق بود و معشوق.........جایی برای ما نبود....آخه صحبت از گل نرگس بود وعطر جاودانش...... روز پنج شنبه به شکرانه بهبودی امیرم، طاهای عزیزم.....نسرین مراسمی برگزار کرد.....خانوم حنانه مداحه آلمحمد ،مراسم رو اجرا کرد......و برای شهادت خانوم  کریمه ی معصومه عزا داری کرد......و بحمد وسپاس برای امیرم ذکر یاعلی سرداد......110 بار موقع غروب آفتاب ذکر یا علی .....آرزوی سلامتی برای بیماران.....و بر...
5 اسفند 1391

گلبرگهای تنهایی67

با نام ویاد خدای عزو وجل........ سلام دوستان خوبین؟سرحالین......اینشالله که همیشه سلامت وخوب باشید..... امرو شنبه پنجم اسفند ماه میباشد..... باقلبی از عشق،با خطی از حریر محبت........... بر روی تمام گلبرگهای تنهایی خودم....... می نویسم.......دوستون دارم....بس........ اول هفته وآرزوی هفته ای سرشار امیدهای طلایی...... هفته ای قشنگ............ آرزوهای بزرگ......... دلهای خوش.....لبهای خندان......تن های سالم.........وجودتان پرتوان....... فکرتان آزاد ورها از مشغله هاا....... چشمهایتان منتظر ،قدوم پاکش........اووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو می آید..... من میدانم ویقین دام ........زیرا خدایم فرمود .....پیامبر...
5 اسفند 1391

گلبرگ های تنهایی 37

گل های باغ زندگی من و همسرم... امروز موفق شدم با کمک فاطمه جون عکسهایی از آلبوم گل های زندگیم رو به شما عزیزان معرفی کنم .     بفرمایید به ادامه. همسرعزیزم   خودم آقا سید محمد رضا مخملی من آقا سید جلال عاطفه خانم ثنا سادات ، آقا سید جلال ،وآقا سیدمحمد رضا.ونسرین خانم ،عاطفه خانم و  آقا محسن اخمو آقا امیر طاها   من ،عاطفه خانم، همسرم و آقا سید جلال   حسنا جون در مراسم نامزدی   عاطفه خانم آقا سید جلال و آقا سید جمال وآقا سید تقی گلم   آقا سید جمال و آقا سیدتقی گلم.     ...
3 اسفند 1391

گلبرگهای تنهای66

   بانام ویاد خدای متعال.....سلام عزیزان.....امروز روز سه شنبه ی دیگری داشتم.....سه شنبه ای که تولد امام حسن عسگری میباشد...... ولادت با سعادتشان مبارک. امام حسن میفرماید:دوخصلت است که بهترو بالاتر از آن چیزی نیست. یکی ایمان به خدا ویکی هم سود رساندن به دیگران......   امروز ،خیلی دلم گرقته بود ،ولی سعی زیادی کردم ککککککککککککککککه به بچه ها انتقال ندم .....و تا حدی هم موفق شدم ....باهاشون شوخی کردم و گفتم و خندیدم ،چون قبول کردم وپذیرفتم ،که فعلا همین هست وهست................کاری هم نمیتوانم بکنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!مهدیه جان وفاطمه کلاس بود ند........هدا جان دنبال تمدید گواهینامه ،چون زمانش تموم شد...
3 اسفند 1391

گتبرگهای تنهایی65

+با سلام وعرض سلام .....بایاد خدا دلهایمان  آرام میگیرد.....در زندگی بهترین مردم ،کسی است که ،در سایه بزرگواریش زندگی کند..... در پست قبلی داشتم مینوشتم برای آب خوردن رفتم .....برگشتم دیدم هدهدمن برام نوشته  .متشکرم عزیزم منم دوستتون دارم......جمله ی معروف خونه دوددددددددددددددددددددددددا.........   گفتم روتختی هدا جون به پایان رسید حاصلش خیلی زیبا ودوستداشتنی شد..........این  چهارمین روتختی به این صورت بافته شده با تفاوت رنگها برای خودم با رنگ غالب مشکی ،برای حسناساداتم با رنگ غالب نارنجی . سید جلالم با رنگ غالب آبی.......حالا ازین ببعد نوبت سید جمالم وسید تقی میباشد......محمدم زیاد براش مهم نیست......مهدیه ...
1 اسفند 1391

گلبرگهای تنهایی 64

با سلام و نام ویاد خدا *خوشبخت کسی است که از سرنوشت دیگران پند گیرد. *فرصتها مانند ابر میگذرند کاری را برای فردا مگذار که هر روز تکالیف خود را در بر دارد. *حسد زندان روح است و آفت سخن دروغگویی، خدایا ما را از این آفات دور کن. روزها میگذرد و ما همچنان باقی .نمیدانم عاقبت و عافیت در چیست خدایا هر دو را به خیر بگردان. بالاخره بعد از دو یا سه ماه رو تختی هدا سادات به اتمام رسید .البته با کمک هدا سادات و حسنا سادات و سلیقه زیبای هدا سادات بسیار در این روتختی چشمگیر شد و از نظر خودم بسیار زیباست و دیگران نیز آنرا تایید کردن و مرا خوشنود. هداسادات نوشت:مامان شهین من یه هنر مند واقعیه فقط کافیه یه چیزی رو ببینه اگه بلد هم نبا...
29 بهمن 1391

گلبرگهای تنهایی62

باسلام ویاد خدای متعال. روزها ازپی هم میگذرد ،چشم برهم میزنیم ،برگهای تقویم ،همچو برگهای سبز ونارنجی و قرمز وقهوه ای درختان پرپر شده وما ماندیم..........با کوله باری از خاطرات تلخ وشیرین ،و پس از آن هم روزهای،سرد ونیم گرم زندگی....... ولی به امیدی که هست امید واریم  نا امید نشویم......... دیروز بیست ودوم بهمن ، سالگرد انقلاب اسلامی کشورمان ووطن ما بود..خاطرات گذشته ،همه برایم تکرار شد .شرایط زندگی ما ،همه ش با دلهره واسترس میگذروندیم.....شبهای سرد بهمن ودل گرم مردم مسلمان ....اتحاد وهمبستگی مردم ما که زبان زد عام وخاص بود....ایثار وازخود گذشتگی جوانان غیور مملکتمان.....نمیدانم کدامین روز بهمن ماه برای خرید بیرون رفته بودم به چش...
25 بهمن 1391

گلبرگهای تنهایی63

بانام ویاد خدای مهربان....سلام عزیزانم.. امروزهم سه شنبه است ،و یکی از روزهای بسیار خوب خدا....... هر روز خدا ،پر از نعمت وخوبیهاست......ولیکن ،من روز سه شنبه رو خیلی دوست دارم...... میگفتم روز سه شنبه رو خیلی دوست دارم...... بیشتر وقتها ،روزهای دیگه ،هم برایم بسیار عزیزند ،چون روزی است که همه ی عزیزانم دور هم جمعند ،و بدور از هر هم و  غمی باهم به گفتگو و  صحبت وتبادل نظر میپردازند.......روز یک شنبه شکر خدا همه دور هم جمع بودند ،جز سید جمالم که اونم اومد .با بقیه ،کمی همراهی کرد ولی مثل همیشه نبود ،دوباره هم رفت منزل.........تقریبا حال خوبی نداره ....کارهاش بهم گره خورده.......... خدایا همه ی جوونهارو از غم وغصه نج...
24 بهمن 1391

گلبرگهای تنهایی61

باسلامی دوباره ...ویادی از پروردگارم....امروز شصتمین گلبرگم رو قلم زدم................................. بسی ،خوشحالم .....وافتخار میکنم که خدا خودش کمک کرد تا حافظه یاری کند .مشاعرم افاقه کند تا بنویسم..........در ضمن خواستم بگم الان  یکسال است ،که توی این وبلاگ مینویسم......هشتم بهمن سال هزار و سیصدو نود شروع کردم......امروزهم هفدهم بهمن میباشد.......خدایا سپاس...... گاهی اوقات مینوشتم ، ولی راضی نبودم.حالا گرچه بازهم قبول ندارم،ولیکن ازینکه این گلبرگها ر وزی یاد آور مادری باشه....و بماند ونقشی هم نداشته باشه بازهم گفته های منه ،که مدام دلم میخواد بتونم حرفهامو مکتوب کنم....فرزندانم حس کنند که کمیت ایشان برایم دردی بیش نیست......
17 بهمن 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آواز قو می باشد