گلبرگهای تنهایی88
باسلام ویاد خدای مهربان .......خدایا هرچی نوشته بوذم پرید
دوباره اومدم بنویسم داره باران میاد منم که دیوانه ی باران.......
دارم بال بال میزنم برم بیرون ولی خیلی تند تند میباره....خدایا شکرت.....سپاسگزارم.......
اردیبهشتم رو به اتمامه.......خداکنه لطافت هوا همچنان باقی بمونه.....
دوست دارم برم تو طبیعت امسال وقت یاری نکرد تا بریم جشواره ی لاله ها .......
پارسال رفتم ولی امسال نشد.....
نمیدانم چرا بیقرارم.......بیقرارریم مرموزه.......
دلم گرفته .ولی اصلا حال وهوای گریه نداره.......منتظرم خبری بهم برسه......خبری خوش........
منم با مرغ شب همراز وهمراه
که او حق حق کند من میکشم آه
ولی او روزها آرام گیرد،
مرا نی گاه آرام و نه بی گاه........
به شب نالم به پنهانی خدایا ،
غم من را تو خود دانی خدایا تو لطفی کن که رحمان و رحیمی
برون آرم ز حیرانی خدایا............
(دکتر حسینعلی مهابادی)
این روزها بچه هارو زیاددیدم و بسیار خوشحالم......خدایا سپاسگزارم
الهم عجل لویک الفرج.....