'گلبرگهای تنهایی90
بانام ویاد خدای مهربانم.
سلام ،خوبین ؟سر کیفین؟سرکیفین؟منظورم ازدومی تو کیفتون اوضاع خوبه؟وابستگان خوبند؟منکه آرزومندم همه شاد وسالم و تندرست وبیخیال غمها باشید.........
پس از یکماهی به نوشتن اومدم....آخه هنوز نتمون وصل نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!الآنم از منزل هدهد مامان مینویسم.........
حالا بریم سر اصل مطلب......
روزهای زیادی نبودم ،نمی دونم چی بنویسم ؟ازکجابنویسم؟
اول خرداد تولد آقاجواد گل بود....
طفلکی تولدشو توی خونه با نیار خانم تنهای ،تنها بود .و ماهم به خرید وتهیه وسایل مراسم بعله برون آقاسیدم وفاطمه خانومی بودیم.......
البته هدیه جواد جان تقدیم شده بود......خیلی ناقابل......فقط برای یادگاری و یادآوری خاطرات کودکی......................... خلاصه مطلب.....محمد وحسنا خانومی دست سید کوجولوی منو بند کردن.......و فاطمه گل رو معرفی کردند و پس از چند بار دیدن و صحبت کردن ،مقبول افتاد و سید منم به بختش بله گفت.....همه جوونها خوشبخت بشن جوون منم ایشالله......از دعای خیرتون ممنونم..........روز جمعه خانواده فاطمه جون اومده بودن برای عرض تبریک......خوش گذشت البته بیشتر مناظرات تلویزیونی حاکم بر جو بود ،و نظرات که یکی پس از یکی دیگه خودشو عرضه میکرد خوب ماهم امید به آینده داریم.......شب بعد از مهمونی بچه ها تصمیم گرفتند سری به پارک بزنند و کلی هم خوش گذشت.....اما مهدیه جان با فاطمه جان وبابایی منزل موتدتد...تا فاطمه امتحانشو خواب نمونه..........بابایی هم خسته بود....ولی بقیه با انرژی کامل خوش گذروندند...........این ماه کم تولد بودیم،ولیییییییییییییییییییییییییییییی از ماه دیگه هدهد مامان،سیدمحمدمخملم،ووووووووووووووووووووووووتا بعد ماه شعبان هم رسید با زیباییهاش که سرآمد همه ماه هاست.....تولد آقا امام حسین،تولد آقا قمربنی هاشم،تولد سید وساجدین.....و منجی بشریت آقا امام زمان.......عجل الله و الهم عحل لولیک الفرج...........