آواز قو

گلبرگهای تنهایی112

1393/11/14 22:59
نویسنده : شهربانو
838 بازدید
اشتراک گذاری

بانام ویاد خدای مهربان........

سلام دوستان .......خداوندنگخدارتون باشه......عزیزان

دلم براتون تنگ شده.....

 

شما خوبان سنگ صبورم بودید......امان از دست موشهای مابین دیوار..............

چند وقت  میشه که ازدوستانم خبری  ندارم.

خوب اینطوری شاید بهتر باشه.....

ولی بازم نظرم عوض شد ،

شنیده امسخنی که پیرمغان گفت....

فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت......

حدیث هول قیامت واعظ شهر......

کنایتیست که از روزگار هجران گفت......

روزگار سختیست گه میگذره .ولی جای شکر و حمد خدا رو داره که همانطور که گذشت ،این نیز بگذرد.....و روسیاهی به روی سیاه افراد عقده ای میماند تا ببینند شخصی به زمین افتاد بالای سرش برسند و ضربه بلند نشدن را بجابیاره......خدا خیرشون بده ووووو......مطلب به انجام رسید و گیرنده مطلب را گرفت.......تا آینده ای روشنتر.......مخاطب خاص گرفتی........خودتو گفتم......اره عزیز.........

 

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آواز قو می باشد