گلبرگهای تنهایی46
با نام ویاد خدای حسین........محرم ماه خون ،وقیام......ماه عشق ودلداده گیها....ماه ایثارو اسوه شدن .......ماه عباس وحسین..ماه علی اصغر وعلی اکبر،ماه قاسم وعبدالله،ماه زینبیان......ماه حرزمان،ماه مختار ومسلم........ماه نوزادان ،وپیرمردان،ماه نودامادان،ماه مادران،ماه خواهران داغدار،،ماه نوعروسان،ماه برادران مهربان،ماه پدارن آرزو دار.خدایا ماهی ،که از همه ی قشرهای روزگار ایفای نقش میکنند ،با قلب عاشقشان ، حماسه عشق و دلدادگی میسازند........
خدایا،چه دردناک روزهای را گذراندم........روز عاشورا مصادف ،با چهلمین روز درگذشت برادرم ،پیر غلام عاشق ،حسین درپیش است.....ولی خانواده ی محترمشان ،به حرمت امام حسین ،مراسم را به پنج شنبه موکول کردند ،چون شیعیان عاشق ،حسین به مراسم عزاداری خود بپردازند......روز پنچ شنبه ،روز تولدعزیز از دست رفته ام هم بود.....گریستم همچو ابر بهار ،گریستم ،همچو آهویی بی پناه،گریستم من همچو غریبی تنها.گریستم من همچومسافری سرگردان...........مهتاب یاد آور عشق است وتکرار دلدادگی ومهر ومهربانی......مهربانم درکدامین شب ،مهتابی جاماندی؟من ،بی تو گذشتم.......دستانم خالی از مهرت در دور دستهای گذر زمان......مراسم با احترام به خون حسین ،باعزاداریش ،شروع ،و خاتمه اش هم یاد حسین بود ........همه جا نام حسین بود ویاد حسین......تسلیتا..............حسین جان.زینب بود و یاد زینب......پس من کی بودم......هیچ وپوچ........همین .دربرابر ایشان من رو سیاه ودرمانده وناتوان.........ولی امیدوار ،به خدای حسین ،وحسین ،خدای مهربان......یارب مددی.....