آواز قو

گلبرگهای تنهای66

1391/12/3 0:48
نویسنده : شهربانو
286 بازدید
اشتراک گذاری

   بانام ویاد خدای متعال.....سلام عزیزان.....امروز روز سه شنبه ی دیگری داشتم.....سه شنبه ای که تولد امام حسن عسگری میباشد......

ولادت با سعادتشان مبارک.امام حسن میفرماید:دوخصلت است که بهترو بالاتر از آن چیزی نیست. یکی ایمان به خدا ویکی هم سود رساندن به دیگران......

 

امروز ،خیلی دلم گرقته بود ،ولی سعی زیادی کردم ککککککککککککککککه به بچه ها انتقال ندم .....و تا حدی هم موفق شدم ....باهاشون شوخی کردم و گفتم و خندیدم ،چون قبول کردم وپذیرفتم ،که فعلا همین هست وهست................کاری هم نمیتوانم بکنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!مهدیه جان وفاطمه کلاس بود ند........هدا جان دنبال تمدید گواهینامه ،چون زمانش تموم شده بود پنج سال گذشته بود.......حسنا سادات دنبال کارهای ثبت نام ترم جدید دانشگاه ودر ضمن میهمان هم داشت..........محمدم که دنبال ،دکتر بردن امیرطاهای گلم که آنفولانزای شدیدی دچار شده بود ....وهمه نگرانش بودیم .چون عزیزم تب رماتیسمی دچار شده بود پس از قطع تب....پادرد شدیدی مبتلا شده .......وهم اکنون به حمد وسپاس خدا وشکرانه ی پرورد گارم.،عزیزم بهتر شده......و به مدرسه رفته.....خدایا شکرت......همین الان  باهاش صحبت کردم ونسرین جون گفت مامان امیر طاها بهتر شده داره بازی میکنه/.........

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

شيما
3 اسفند 91 10:18
سلام شهربانو خانوم. شرمنده كه دير اومدم سراغتون. يه مدت من مشغله شديد داشتم و يه مدت هم وبلاگتون باز نميشد. بگذريم.
حرفهاتون خيلي شيرين و دلنشينه. دوست دارم بيشتر در موردتون بدونم. آخه گفتيد من جاي مادرتم!!! برام خيلي جالبه. ميشه از خودتون بيشتر برام بگيد. چند سالتونه. چند تا بچه داريد. چه كاره هستيد؟ اينجوري راحت تر ميتونم باهاتون ارتباط برقرار كنم. هر چند به نظر دنياي من و شما زمين تا آسمون با هم فرق داره!
بازم در وبلاگم منتظرتون هستم
بوووووووووووس



علیک سلام گلم شیما خانومی....متشکرم..مهربون.چچشم....
در انتظار...
3 اسفند 91 15:22
سلام مامانی.ببخشید نگرانتون کردم.ولی واقعا خوب نیستم.این دیگه واقعیه...بخونید متوجه می شید...ولی از خدا می خواهم که همیشه شما وفرزندان این زمین شاد و سالم باشند...


علیک سلام ...به لطافت .باران....خدانکنه که تو خوب نباشی.......لطف داری با دعای خیرت.
در انتظار...
3 اسفند 91 15:23
عیدتون مبارک..ببخشید دیر شد..و متاسفانه وفات حضرت معصومه هم تسلیت...


متشکرم.......بارانم.....
در انتظار...
3 اسفند 91 15:23
ای جانم..چرا مامانی؟خدا نکنه دل شما بگیره..باران نباشه اون روز...


جانت پر خیر.......وقتی تونباشی من دلم میگیره......الاهی پاینده باشی گلم....
در انتظار...
3 اسفند 91 15:24
بمیرم مامان ها همیشه همینطورند..حتی وقتی برای بچه هاشون ناراحت می شند نمی ذارند اونا غصه دار بشند...عاشـــــــــــــــــــــــــــق مامان ها هستم...ولی این مدلی هاش...نه همه شون...


خدا نکنه.....وقتی شخصی گفت من مادرم یعنی همین.....
در انتظار...
3 اسفند 91 15:25
خدا خودش شفاش بده...


از دعای خیرت....
در انتظار...
3 اسفند 91 15:25
خدایا شکرت که این پسر خوب شده...


شکر خدا .......دنیایی از الطاف خدای بزرگ،شامل این عزیزم شده......
در انتظار...
3 اسفند 91 15:26
الهــــــــــــــــــــــــی هیچوقت غصه دار نباشید...دوستهای اقا همیشه شادند..مثل شما...خدا خودش کمک همه مون بکنه...ممنونم مامانی مهربونم...الهی شاد و شاداب باشید همیشه...


دخترمهربونم لطف داری...
مامان محمد و ساقی
8 اسفند 91 23:42
سلام خدا نکنه دلتون بگیره مامانی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آواز قو می باشد