آواز قو

گلبرگهای تنهایی86

1392/2/23 23:12
نویسنده : شهربانو
782 بازدید
اشتراک گذاری

بانام ویاد خدای متعال.......سلام دوستان .سال نو مبارک......سال ٩٢ هم ؛از راه رسید .........سالی که من آرزو هادارم ؛تا تمامی اگر مشیت خدای مهربانم باشه اجابت بشه.......فروردین خیلی زیباست...............خیلی احساسیست.................و احساسهای خوب و زیبا....................فروردین ماه تازگیهاست.................ماه دور ریختن بدیهاستتتتتتتتتتتتتتتتتتت وآغاز گر شادباشهاستتتتتتتتتتتتتتتتت...........ماهم مثل همه ایرانیهای خوب دیگه.سال نو را با امیدهای خوب شروع کردیم......دوم فروردین تولد امیرطاهای عزیزم بود..........................جشن کوچولو با عید دیدنی؛هدیه هایی  که بوی عید میداد.............همه دور هم جمع بودیم ؛بازار ماچ وبوسه داغ..................تبریکات مخصوص...................ووووووووووووووووووووووو از همه مهمتر تولد وعید خودم بود که خیلی مبارک بود........................خودم برای خودم کادو خریده بودم......................همسرم با گلی وهدیه ی به یاد ماندنی غافل گیرم .کرد روز تولدم عزیزم سر کار بود ولی گلش رسید وهدیه هم با خودش رسید................. 

گفتم که تولدم بود......روزهفتم فروردین..................محمد وحسنا گلی با کیک و گل وهدیه ی زیبایی منو خوشحال کردن..............هدهد مامان با جواد ونیازم با دسته گل زیبا وهدیه منو شرمنده کردن...............سیدمحمدم با نسرین جون وسید محسنم و امیرطاهام ومه یاس گلی باهدیه و تبریک ...............مهدیه ساداتم و فاطمه گلم هم همینطور................ ....؛ سید جمالم وسیدتقی من هم همینطور............سید جلام و عاطفه جون وثنا گلی با هدیه ودلنوشته بسیار زیبایی یادم کردند.........تلفنها و پیامکهای زیبا از طرف محبوبه گلم وثنای خوبم و مژگان عزیزم...........................خلاصه کلی شرمندگی برای من بود........وخوشجالی......و یازدهم تولد برادرم حاج اکبر،تولدش مبارک......شانزدهم تولد نازنین  فاطمه بود ...........نوه برادرم..................ماتا هشتم رفت و آمد داشتیم.....بعد مسافرت بچه هاشروع شد البته هدهدمامان دو یا سه روزی به مسافرت رفت روزدوم تا ششم..............دوباره از هشتم ونهم همگی به مسافرت رفتن ....منهم از روز دهم به اونها ملحق شدم.....تا شانزدهم.......هدا ووحسنا باهم سفر دیگه ای هم رفتند.......شروع سال خوبی بود..................از مشهد برای ما میهمان آمد ؛دیدارها تازه شد ؛فرزند برادرم......ماشاکر الطاف خداییم با تمام نعمتهایش.........................منهم سالی راشروع کردم با امید و آرزوهای خوب ؛برای فرزندانم و ؛تمامی فرزندان این آب وخاک گرامی........................خوش باشید وموفق وموید....................

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان محمد و ساقی
1 اردیبهشت 92 13:03
سلام مامان شهربانو عیدتون مبارک باشه تولد امیرطاها جون مبارک باشه تولدتون مبارررررررررررررررررررررکچه خوب خودتون برای خودتون کادو خریدیندست همسرمهربونتون درد نکنه
مامان محمد و ساقی
1 اردیبهشت 92 13:04
خوشحالم که بهتون خوش گذشته مامانی.ایشالله سال 92 برای شما سال سلامتی و موفقیت باشه رمز خصوصی گذاشتم
مامان لنا
1 اردیبهشت 92 15:17
سلام خوبین ؟؟ سال نو مبارک ببخشین کمتر وقت میکنم بیام جبران میکنم راستی اون پست رمز دارم رو هنوز کامل نکردم الان اصفهانم برگشتم کیش حتما کامل میکنم ورمز رو براتون میزارم مرسی از محبتهاتون


علیک سلام گل نرگس ممنونم از لطفت.....اصفهان خوش میگذره؟به خانواده سلام برسون ولنا جان رو ببوس.....زاینده رود هم که پر آب شد....مبارک باشه.....
شیما
1 اردیبهشت 92 17:48
سلام و صد سلاممممم وااای که چقدر از خوندن نوشته هات انرژی گرفتم ... همش شادی و روبوسی و گل و هدیه!!! الهی که دل همه همینطور شاد باشه همیشه.
مامان دینا جون
1 اردیبهشت 92 23:59
هی واااااای من من چقدر دیر رسیدم .تولدتوووووووووووون مبارک خاله جونیتولد امیر طاها هم مبارک باشهدست همگی درد نکنه بابت دسته گلها وهدایا.تا باشه از این تولدها باشه
ღ باران ღ
8 اردیبهشت 92 20:19
سلام مامانی..نت نداشتم...رمز را خصوصی می ذارم...خدا را شکر خوبید..خدا را شکر امدید..خیلی نگرانتون بودم...
هدا سادات
13 اردیبهشت 92 2:20
دوست دارم عزیزتر از جانم تولدت ،روزت و عیدت مبارک مامام دوست داشتنیه من میدونی مامان یه دفعه مامن تایپ کردم پاکش کردم دوباره مثلا درستش کردم حالا که بیشتر فکر میکنم میبینم همون مامن درسته
ღ باران ღ
14 اردیبهشت 92 21:44
سلام... مامانی چرا کامنتهای منو تایید نمیکنید؟
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آواز قو می باشد