گلبرگ های تنهایی
الهم یامن یملک الصدور،وهو علی کل شیئ قدیر،یامن یعلم خائنه الاعین،
وماتخفی الصدور،وتجن الضمیر،وهماللطیف الخبیر،الهم اجعلناممن نوی فعمل ولاتجعلناممن شقی فکسل...ولاممن هو علی غیر عمل یتکل،...........
ای خدایی که تدبیرامور عالم به دست قدرت اوست..............
واز اشاره یا گوسه ی چشمها،وسر دلها و راز دلها ،آگاه است.....
که اوست خدای لطیف ودانای به تمام اسرارعالم............
ای خدای من مارااز بندگان صالح گردان.....که چون نیت کنند در پی آن عمل نمایند.
وز آنان که به کسالت محروم از سعادت.....و آنان که کاری نکرده اند اعتماد کنند.وپاداش خواهند..................
چه زیبا خالقی وارم.......بدون لطف او،تنهای تنهایم...
تو آیاهیچ میدانی خدایم کیست؟؟؟؟؟؟چنان بامن به گرمی ،او سخن می گوید ،که گویی جز من اورا بنده ای ،در این زمین وآسمان ها نیست.
هزاران شرم از آن دارم چنان با او به سردی راز می گویم من ،،،،،،،،،،،،،،،
جز او ،یک صد خدا دارم.....چه بخشنده خدای عاشقی دارم....می خواند مرا،با آن که می داند گنه کارم.................ولی من هر لحظه از سر بیچارگی .....................گویم خدایا ........ربی...................الاها...............
دل را به نهر رمضان شویی......
آن لحظه که ربنا زجان ودل گویی....
یادی ز دل خسته ی ماهم بنما.....
آن لحظه که استجابت می جویی...
من نا چیز ....دعا میکنمت....
زیر این سقف بلند ،روی دامان زمین،
هر کجا که خسته شدی ،یا که پر غصه شدی ،دستی از غیب به دادت برسه و په زیبا ست "،؛آن دست ،؛دست خدا باشه وبس.................
در این ظلمتکده دل ،اگر نقطه نوری باشه .اونهم نور خدا باشه ....
خدایا دلم تنگه ....تو خود واقفی وآگاه ...
به چه کسی جز تو روی آورم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مگر غیر از توهم خدایی دارم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الهی انظر الی نظر من نادیته فاجابک،و
استعملته بمعونتک فاطاعک.یا قریبا لایبعد عن المغتربه....
ای خدا از لطف به حال من چنان بنگر که به کسیکه او را خواندی واجابت نمود،می نگری .....ای نزدیکی ،که هرگز دور از آنا که فریفته ی تواند دور نمیشوی............