گلبرگ های تنهایی28
درود خوبان.....
مقدمش گرامی.کریم اهل بیت ،آمد ...
اوصاف حسن به هر زبان باید گفت.....
میلاد امام حسن مجتبی را این دم ..............
تبریک به صاحب الزمان باید گفت..........
میلاد کریم آل طه رابر همه کس تبریک باید گفت........
ماه نیمه شد ......
روزها از پی میگذرند .....به قول خواجه حافظ ..
بر لب جوی بنشین وگذر عمر وببین........................................
همین چند روز پیش بود که سیل تبریکات فرارسیدن ماه رمضان رد وبدن میشد ......خدایا شکرت .
حال تولد مولای جود وسخا........... کرم وصفا مبارک باد.
امام حسن میفرماید...فرصت به شتاب از دست میرود وبه کندی باز میگردد......
ایام شتهای قدر هم در پیش است .الهی وربی حال وهوای قذر مان را دریاب ......
الهی وربی پرونده امان را به مبارک دست نوشته ی مولا آقا امام زمان به ثبت اولا برسون .....
امروز هم یکی از روز های خوب خدایی .....خدایا روزمان را آغازی خوب وپر محتوا به گردان ......
محمدم پس از ده روز از پابوسی ثامن الائمه باز گشت ......دیشب نسرین جون ومحمدم با بچه هاافطار پیشمان بودند.....
به شکرانه خدا وسلامتی آقا امام زمان ....صحیخ وسالم با کوله باری از شادیها برگشتند ......
جاتون خالی محمد وحسنا هم پیشمانبودند گل گفتند وشنیدند.....
محسنم....... امیرم ......مه یاسم.......هزار الله اکبر کلی بزرگ شده بودن......گفتم مامانیا چرا تا چند روز رفتین مسافرت اینقده بزرگ شدین وای خداجون.....دیگه طاقتم طاق شده بود واسه ی دیدنشون .....
امیر طاها گلم شب پیشم موند .ساعت یازده روز شنبه رفت .هر کاری کردم پایین صبحانه نخورد ..بمیرم واسه ی منشت ....چون درک ماه رمضان رو احساس کرد وگفت بالا با مه یاس میخورم شما تا صبح بیدار بودی ....
حسنا تازگیا خون دماغ میشه ......صبح با پدر رفتند دکتر ......سید پس از نماز صبح برای بابایی وقت دکتر گرفته ولی لز موقعیت استفاده ی بهینه کرده وبرای حسنا گلم وقت گرفته .....خدایا خودت حفظشون کن.....آمین .....