آواز قو

گلبرگ های تنهایی27

1391/5/23 9:35
نویسنده : شهربانو
402 بازدید
اشتراک گذاری

سلامی به گرمای دلتان....سلامی به روشنایی آفتاب......سلامی به پهنای وسعت آبها........سلامی به زیبایی لبخندتان.......سلامی به رنگ گلها.......

سلامی به بلندای آبی آسمان.......سلامی  از درون دل من تنها......

دوستتون دارم..............شکلکهای جالب آروین

ریز نوشتم تابا احساس تر بخونید.......

امروز بعد از مدتها موفق شدم شعر مرگ قو روپیداکنم........

این غزل ازجناب آقای مهدی حمیدی شیرازی می باشد......

               مرگ قو.....................

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد.

شب مرگ تنها نشیند به موجی.

رود گوشه ای دور وتنها بمیرد.

در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب.

که خود درمیان غزلها بمیرد.

گروهی بر آیند که مرغ شیدا.

کجا عاشقی کرده آنجا بمیرد.

شب مرگ از بیم آنجا شتابد.

که از مرگ غافل شود تابمیرد.

من این نکته گیرم که باور نکردم.

ندیدم که قویی به صحرا یمیرد.

چو رودی ز آغوش دریا بر آمد.

شبی هم در آغوش دریا بمیرد.

تو دریای من بودی آغوش واکن.

که می خواهد این قوی زیبا بمیرد.

            زمانی که من این آهنگ راشنیدم.دختری ده ساله بودم با صدای عباس مهرپویا.........بسیار زیبا بود با صدای حزین ومتاثر.......


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان محمد و ساقی
13 مرداد 91 17:13
سلام.چه شعر قشنگی نوشتید.
مامان امیر مهدی(سوده)
13 مرداد 91 19:16
خیلی غم انگیز بود زیبا و غم انگیز


غمت مباد وخوشیت روز افزون....
پدربزر
13 مرداد 91 23:30
سلام بانو ..شبتون قشنگ ، بانو قریحه تان بهتون راست میگه وقتی انتخاب کردید بدونید درست انتخاب کردید ..مرادم از نوشتن این شعر زیبای استاد شیرازی است که قبلا ها در محافل خونده می شد ، حتی چند وقت پیش کاست اونو گذاشته بودم درغروبی که یادم دل آوازی می خواست که باهام هم ساز بشه این آهنگ را شنیدم.
باهاش که هم صدا می شدم، می شنیدم که:
"دل" یک حجم ساده است ِ شاید از شیشه!
سردش کنی ِ تا جایی که بتواند می ایستد و بعد ترک برمی دارد و سرانجام می شکند ِ
حالا اگر نازک هم باشد که دیگر خرد می شود و جایی هم برای وصله زدنش نمی ماند !
بعضی وقتها هم میگیرد ِ گیری با پیج های تو در تو مثل یک هزار توی!!
گاهی می لرزد زلزله وار!!
دل را می برند ِ می بُرند ِ می بندند و حتی می شکنند!!
راستی دل ِ تنگ هم می شود ِحد وحصری ندارد تا آنجایی که ناکجا آباد است !
هرچه فاصله ات به سمت بی نهایت میل کند ِ دل هم به نقطه نزدیک میشود...
و بعد از آن هم از بلندای تپشها می افتد و باز می شکند...شاید هم "تنها" بمیرد!
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد.همیشه در همیشگی زنده دنیای زندگی، زنده وتندرست باشید .


بادرود و نام ویاد خدا......

رب اشرح لی صدری .ویسرلی امری.واحلل عقده من لسانی...

خداوندا کمکمان کن تابیان شود شرح داده شود درونمان

و آسان شود امورمان....

وگشوده شود گره هامون.....

پرورد گارا .....قو را انتخاب کردم تا مظهری از پاکی وصداقت ...اسوه ی وفا (زیرا عاشق است و وفادار)

شناوردر تسبیح خدا....صبور وبردبار.(در برابرناملایمات زندگی و طوفانها )

برتر از نسل خود .....

مهاجر منعم از طبیعت.....

سیر کننده در امواج خروشان......

اصیل وبا اصالت پاک......

هنرمند درعرصه ی زندگی.......

داکر عشق پاک..........

مصلح پیرامونش...........

تسبیح گوی آفریدگار..........

سبح لله ما فی السموات فی الرض وهو العزیزالحکیم.....

تسبیح گوی خدایند آنچه در آسمان وزمین است......

فعل (سبح) شناور بودن در ذکر خدای عالمیان است.....
خدای برای خوبان روزگارت ذکرت آسان کن......روزگارتان مدکور ذکرهاینان
تسبیح باشید وهمدم مهر وجایگاهتان سجاده ی محراب.....

دعایم کنید که بسیار نیازمند دعایم........



در انتظار مهدی یار
13 مرداد 91 23:47
دوش بر گوشم رسید این مژده از جان آفرینم

کاید از ره آن نگار دلنواز و نازنینم

گفتم ای مه از کدامین آسمان باشی؟ بگفتا

شمس ایوان ولایت، عُروَة الوثقای دینم

من همان ماه تمامم، جلوه ی ماه صیامم

شاهد صلح و قیامم، وجه رب العالمینم

مامان جونم...
طاعات قبول*عیدتون مبارک


متشکرم.زیبا بود.

امام حسن میفرماید.هرکسی خدا را بندگی کند .خداوند همه چیز را بنده او گرداند..
میلاد نورانی کریم اهل بیت برشما مبارک.


در انتظار مهدی یار
13 مرداد 91 23:48
الهی همیشه سالم باشید.وی من هم هر وقت قو را میبینم این شعر را می خونم...
یادتونه گفتم من قو را خیلی دوست دارم....


موجودات خدا تمامی زیبایند .هر موجودی هم در وجودش رمر ورازی ....

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آواز قو می باشد