آواز قو

گلبرگهای تنهایی18

1391/4/23 1:23
نویسنده : شهربانو
330 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

سلامی که ازعمق صمیمیت وصفای وجودم براتون میفرستم..................................امشب شب سرزدن

 

به عواطف خفته در خاک.

 

امروز تقریبا بیشتر استراحت کردم .ولی دیگه تحمل رختخواب رو نداشتم .به هر ترتیب بود پاشدم ونسبتا بهتر شدم .

 

مه یاس اومد پیش نیاز وبا هم حسابی بازی کردند ....حسنا ومحمد نیامدند .................

 

حتما رفتن تهران .

 

دلم براش تنگ شده .ی روز اگر نبینمش .دلم میگیره..هرکدومشون همین جورند .وقتی میان پیشم تمام دلتنگیهام .فراموشم میشه..............

 

اما وقتی نیستن ....................فکر وخیال .......................

 

خدایا دلبستگیهامو ازم مگیر ...خدایا پیشمرگشون منم داغشونو نبینم ....خدایا به مادرای شهدا وتمام داغدیده ها صبری جمیل عطا کن ...................

 

     قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز.               ورای حد تقریرست شرح آرزومندی.

 

 

تو کز محنت دیگران بی غمی .             نشاید که نامت نهند آدمی.

 

آآنکه بی باده کند جان مرا مست کجاست.....

وانکه بیرون کند از جان ودلم دست کجاست.........

بار خدایا مرا ببخش ......

بخشش تو لازمه زندگیم شده................

اگر تو نبخشی چه کنم ....

عندلیب باغ عشقم لیک از کنج قفس.

شورشی دارم که در کنج گلستان نیستم.......

معبودا ......من عابد نیستم.............

عاشقم ولی زاهد نیستم..................

ره روءم ولی سالک نیستم................

شیفته ام ولی واله نیستم ....................

بنده ام ولی صالح نیستم..................

ولی میدانم...................

   در راه کرم کوه به کاهی بخشند........صدگونه گناه را به آهی بخشند.

 

خدایا به کرمت شکر .به همه آنچه تو صلاح دانستی شکر..................

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

پرنسس(دخترتون)
23 تیر 91 16:36
سلام مامی!ببخش دیراومدم دیدن وبتون...

وب خودم هم مدتهاست فرصت نکردم برم.
بهرحال الان اینجام ومیخوام بگم دوستتتتتون دارم......خییییییییییییییلی زیاد............





ممنونم...منم.دوست دارم.
مامان دینا
24 تیر 91 1:52
سلام خاله جونم .متن خیلی زیبایی نوشتی .مثل همیشه ق
شنگ


سلام.خوبی .قربونت برم الاهی....
پدربزرگ ارغوان
25 تیر 91 0:19
سلام بانو شبتون بخیر ونیکی، نمی دونم براتون چی بنویسم ، جایی که از خدا گفته میشه ، انگشتان من مردد از نوشتن ، چون بالاتر از کلام ویاد خدا چیزی نداریم همین بهتر که بگم همه نوشته هایی که از یاد خدا توی دنیای مجازی حک می شود خود یادواره زیبایی ها هستن ..جایی برای نظر واین مقوله باقی نمی ذاره ..من خوشحالم که به وبتون سر زدم ..غفلت منو ببخشید..دیر هنگام است .شبتون خوش

علیک سلام ایام به کام .صحیح وسلامت باشید.با ورودتون این صفحات رامزین فرمودید .بسی خدسند شدم از حضورتان ....
soodeh
25 تیر 91 10:43
سلام دوست عزیز چه وبلاگ زیبایی دارید از اشنایی با شما خیلی خوشحالم برایتان ارزوی سلامت و بهبودی را از درگاه خداوند متعال خواستارم شاد و پیروز باشید انشاالله


علیک سلام ...متشکرم ازاین که برام پیام گذاشتی .وبا پیامت .دل نوشته های منو مزین کردی.................موفق باشی و پاینده
مامان ملینا
25 تیر 91 13:06
سلام
مامان شهین در خصوص ختم قرآن می خواستم توضیحاتی بدم
اول اینکه شما از روز اول ماه رمضان جز 6رو شروع می کنید و روز بعد جز 7و همینطور هر رور یه جز به جلوتر می روید و تاروز اخر ماه رمضون که به جز 5می رسید.پس شروع جز شما از جز 6می باشد.در صورت دیدن این کامنت حتماً بهم اطلاع دهید تا مطمئن بشم که مشاهده کردین
در صورت داشتن سوال کامنت بذارین.
التماس دعا


باسلام وتشکدر ازینکه بلاخره منو از انتظار درآوردین .

پس من از اول ماه رمضان از جزئ ششم شروع کنم/تاآخر ماه ادامه بدم ....متشکرم......


.

تاروز آخر ماه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آواز قو می باشد