آواز قو

گلبرگهای تنهایی 5

1391/4/5 15:19
نویسنده : شهربانو
350 بازدید
اشتراک گذاری

سلام.

فلبم سکونتگاه کسانیست گه دوستشان دارم.................

 

درعمق آرزوهایم جستجومیکنم.میپرسم ازدوست چه دیدی که چنین مسروری؟؟؟؟؟به خودم گفتم ازدوست همین بس که زمایادی کند.......

 

اگرپرسندآخرین نفست به یاد کیست؟گویم ذات اقدس او که بی وفایی درمرامش نیست.........

اگراوبی وفابود من چه میکردم .....

 

دلم برای بچه هام تنگ شده .......

دلتنگیهام اذییتم میکنه .بیقرارم آرامشم کم شده احساس بدی دارم سعی میکنم خودموازدلواپسی

نجات بدم خدایاکمک کن................

 

سهم هرلنسان ازهستی به لطف خداوسعت قلب مهربانش میباشد بی شکازتمام هستی سهم

مهربانترین قلب است .خداجون کمک کن تادلی پرازمهربانیهاداشته باشم//////

 

دلم گرم خداییست که باذستان من گندم برای یاکریم خانه جرعه آبی پای گلی تشنه میریزد....

 

چه بخشنده خدای عاشقی دارم  که می بخشدومی خواندمراباآنکه گنهکارم !

دلم گرم گرم است من میدانم بدون اوتنهای تنهایم.......     ای دوست برایت عاشقی آرزودارم......

 

وبنام آنکه عشق راآفریدوازومیخوام هرلحظه عشق رادروجودم شعله ورترگرداند.............

 

یکی دیگه ازنعمتهای او معشوق است.....چون خودش عاشقست وبس

 

زیباخدایم قلب من به وسعت وپهناوری دیدم میباشد خدادیدم رووسعت بده تاپهناورترببینم.نجواهای عاشقانه ات روبشنوم.........

 

شمارش معکوسم شروع شده ارامشم ده.........

پرپروازم راقوی کن پاهایم رابرای رسیدن به توراسخ ترکئ فکرم رازلال ترکن شیشه عمرم راشفاف ترکن

ایمانم ........ایمانم راعمیقترکن دلبستگیهامو کم کن........آرزوهاموقشنگترکن......بغضهاموکم کن......

محبتم روزیادترکن نفسم روپاکترکن..گذرزمان روبرام پرازراحتترکن خدایاظرفیتم رو پرتوانترکن که هرانچه تومیدهی گنجایش آنراداشته باشم.........وقادربه تشکر

 

توحیی وتوانایی داوری ودانایی توزیبایی وزیباپسند......تومالکی تونوری.توسبحانی توقدوسی

 

توعالی تومتعالی ...............هرچه گویم کم است دهرچه پویم ره به جایی نبرمای همه هستی من......

ای همه بودونبودم الاهی مرادریاب...............

  روزی مجنون ازسجاده شخصی عبورکرد .مردنمازبشکست  گفت .مردک درجال رازونیازباخدایم بودم

 

توچگونه این رشته رابریدی؟..... مجنون آهی کشید لبخندی زد.گفت.عاشق بنده ای ازبندگان

خدایم وتوراندیدم توچگئنه عاشق خدایی ومرادیدی؟  

 

ازدوچیزحیرانم یکی آبی دریایی که میبینم ومیدانم  نیست  ودیگری بیکران وجودت که نمیبینم

ومیدانم که هست.......ودارمش دوست...............خدایادوستت دارم درسکوت .............

دریکتاقلب کوچکم که جایگاه توست ........

 

مولایم پروردگارم میپرستمت

 

 

 معبودم کدامین معبد ومسجدی  و پرستشگهی جایگاه توست. بزرگترین پهناورترین    پهنه های عالم هم

جای تو نیست .....میدانی چرا ؟چوووووووون قلب کوچکم مالامال از عشق توست.عشق به آفریدگار دانا وتوانایم.که زیباعشق مادرم .........پدرم ..........همسرم.......فرزندانم......رادراعماق وجودم گنچاند....

 

وعشق گسترده گنجینه های وجودم راجاودانی کرد  .....خدلمتششششششششششکرم....

 

سپاسسسسسسسسسسسسگزارم .......خالقم   بی نیازم   معبودم    مالک زمین وآسمانم.....  

گردست مرا گیری تایادم بماند ازخاک ببریم تااوج آسمانم............بازخدایم تویی  تویی  تویی ای روح وروانم/

 

اسرارعشق تورادرسینه نهانم.......تاناگه ازجان بمانم..

 

حدیث عشق باصاحب دلان باید گفت.

ورنه هرنامحرمی   برسرراه است    

سیمرغ وجودم قله ای می طلبد  تاتو راپوید وهمی جوید     امانه سیمرغی نه قله قافی      توهمین جایی درقلب منی   

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آواز قو می باشد