آواز قو

گلبرگهای تنهایی13

     .....خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند.                                                                        و دست منبسط نور روی شانه ی آنهاست . نه!وصل ممکن نیست.                 همیشه...
13 تير 1391

گلبرگهای تنهایی9

سلام باتبریک تولد چهارمین اختر تابناک امامت امام زین العابدین زینت دهنده نورامامت. امروز والان تنهای تنهایم سیدم رفته مسجد سخنرانی آقای دانشمند جمال رفته کمک جواد عزیزم رفته بیرون مهدیه وفاطمه وپگاه دوست فاطمه جان رفتن پیاده روی...... منم خونه باهمه دلتنگیهام ..................خدایا رهایم مکن......نجاتم بده گریه امانم نمیده ......بی اختیار اشکم میریزه ........دلم خیلی گرفته .......چه کنم.........باز هم به خودتناه میبرم ......خدایا دستم بگیر ......پروردگارا ....مهربانم.........ای همه وجودم .......پناهم ......مرا رها نکن......... قرارم این بوده که فقط از خودت نتیجه بگیرم........خودت گفتی ....ادعونی استجب لکم ....پس حالا خودت استجابتم ک...
13 تير 1391

گلبرگ های تنهایی12

.........به نام حق و حقیقت .          .....و تو این را بگو.     آیا ماهمه ی راه را          برای ولادت بود که پیمودیم  یا......مرگ؟ به قطع ولادت بود!                           و قطعا مرگ هم تولدی دیگر ................. امرور هم یک شروع  دیگر. شروعی  با امید واستعانت بدرگاه ایزد متعال........... ......من مادرم .مادر یعنی ....برای خود نبودن ...نمیدانی گریستن  یا خندیدن !کدامین آرام...
13 تير 1391

گلبرگهای تنهایی11

باسلام یاد خدای مهربانم..... ......حرفها دارم. باتو ای مرغی که می خوانی نهان از چشم.... و زمان رابا صدایت می گشایی.. چه تو را   دردی است .کزنهان خلوت خود می زنی آواز و نشاط زندگی را از کف من می ربایی ......   پنچشنبه رفتیم بهشت زهرا..فاتحه خوانی مزار احمدهم رفتیم . بعدش رفتیم محل کار بابا وبا بابا رفتیم.باغ رستوران.افراد فامیل بودند .پسر عموها پسر خاله های بابا. وآخر شب برگشتیم.مهدیه نیامد.جمالدین هم نیامد .شب که برگشتم دست جمال پانسمان بود.پرسیدم چی شده. اول تفره رفت.بالاخره گفت پالت افتاده رودستم.به خیر گذشت.   جمعه هم محمد وحسنا اومدند پیشمون......امروز شنبه رفتند .منزلشون........   هدا مهمون...
11 تير 1391

گلبرگهای تنهایی10

باسلامی پراز دوستی ....پراز امید......پراز شادی ......پرازتوکل به خدای احد وباقی دیشب خونه من پراز نور بود وامید ..........برادرم اومده بود دیدنم ...همه شاد بودیم میگفتیم .میخندیدیم محمد وحانواده اش...........جلال وخانواده اش.........هدا وخانواد اش........مهدیه وخانواده اش......حسنا وخانواده کوچکش.......وماهمگی ........شاد دور هم........  ازخداخواستم که خدایا همه مردم شاد باشند .......آمین   دیدن برادرم که دویاسه هفته ای میشد ندیده بودمش....               شادی خاصی روبرام تجدید کرد.... یادپدرندیده ومادرعزیزم که  بهمن   سال   74 ازدست د...
10 تير 1391

گلبرگ های تنهایی8

باسلام و درود به آقا امام حسین وآقا ابو فاضل اسوخ رشادت وایثار...... همینک چهارمین روز باسعادت ماه مبارک وپرمیمنت شعبان است .... عزیزم هنوز از سرکار نیامده امید دارم که خوبه خوب باشه........ مهدیه سادات وسیدجمالدین رفتن سرکار ......فاطمه  سیدم هنوز خوابیدن .منم ازبعد ازنماز بیدارم ......... امروز خدا بخواد برنامه هایی داریم .برنامه روزمره گی ....................طبق معمول  نظافت جمع و جو ......تهییه غذا....... وجشن مولودی حضرت ابوال فضل ال عباس  ایثارگر عاشورای حسینی .منزل شمیم وسعید برادر عاطی جون دعوتیم باتوکل به خدا هدادیشب باجواد ونیاز ازتهران اومدند شام پیش مابودند البته ماشام خورده بودیم .چون مهدیه وسید روزه ب...
5 تير 1391

گلبرگهای تنهایی7

.. بانام ویادایزد یکتا مولاعلی میفرماید.هوشمندان که هوشمندانه به تحولات جهان مینگرندوخردمندانه به گردش روزگار می اندیشند .ازامروز خویش به خاطر فردای خودبهره می گیرند ودنیای خودرامزرعهءآخرت خویش میشمارند.   ازآن گناه بپرهیزیم که درچشممان کوچک جلوه کند........ چشمان شماکلیدعفاف شماباشد واین کلید رااگربه نامحرم واگذارید.گنج عفت خویش راازدست دادید....   وآن مردمی که گناهان کوچک راناچیزشمارند.خیره سرانه به گناهان بزرگ درافتند....   خدایا ساعت ٢نیمه شب شدخوابم نمیبره اروم رفتم کمی آب خوردم هواخیلی سردشده درابسته پنجره هابسته .وهمه پتوکشیدند بازهم مچاله شدند.دستگاه جمالم روروشن کردم .دستش درد نکنه اجازه   دا...
5 تير 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آواز قو می باشد