گلبرگهای تنهایی92
به نام خدای مهربان .....یا حی ویا قیوم...... بزن خود را به کوه و دشت وصحرا.... که دل بگرفته زین شهر فریبا. باسلام و قبولی طاعات.التماس دعا...... نمیدونم چه جوری شروع کنم؟ازکجا؟هنوز نتمون وصل نشده..... ولی گاهی اوقات دلم پر میکشید تا چند خطی بنویسم..... ماه رمضان هم اومد و کم کم داره به سرانجام میرسه....... امروز بیست وششم بود......امروز خیلی به درگاه خدا ناله زدم....ازخدا برای بچه هام دعا کردم وبرای عافیت وعاقبتشون دعا کردم..... توی این مدت اتفاقات زیادی رخ داد ....عروسی شهاب وفاطمه جان به سلامتی برگزار شد.... آقاسیدم وفاطمه گلم رسما به عقد هم درآمدند.خداروشکر...........
نویسنده :
شهربانو
8:57