آواز قو

گلبرگهای تنهایی11

باسلام یاد خدای مهربانم..... ......حرفها دارم. باتو ای مرغی که می خوانی نهان از چشم.... و زمان رابا صدایت می گشایی.. چه تو را   دردی است .کزنهان خلوت خود می زنی آواز و نشاط زندگی را از کف من می ربایی ......   پنچشنبه رفتیم بهشت زهرا..فاتحه خوانی مزار احمدهم رفتیم . بعدش رفتیم محل کار بابا وبا بابا رفتیم.باغ رستوران.افراد فامیل بودند .پسر عموها پسر خاله های بابا. وآخر شب برگشتیم.مهدیه نیامد.جمالدین هم نیامد .شب که برگشتم دست جمال پانسمان بود.پرسیدم چی شده. اول تفره رفت.بالاخره گفت پالت افتاده رودستم.به خیر گذشت.   جمعه هم محمد وحسنا اومدند پیشمون......امروز شنبه رفتند .منزلشون........   هدا مهمون...
11 تير 1391

گلبرگهای تنهایی10

باسلامی پراز دوستی ....پراز امید......پراز شادی ......پرازتوکل به خدای احد وباقی دیشب خونه من پراز نور بود وامید ..........برادرم اومده بود دیدنم ...همه شاد بودیم میگفتیم .میخندیدیم محمد وحانواده اش...........جلال وخانواده اش.........هدا وخانواد اش........مهدیه وخانواده اش......حسنا وخانواده کوچکش.......وماهمگی ........شاد دور هم........  ازخداخواستم که خدایا همه مردم شاد باشند .......آمین   دیدن برادرم که دویاسه هفته ای میشد ندیده بودمش....               شادی خاصی روبرام تجدید کرد.... یادپدرندیده ومادرعزیزم که  بهمن   سال   74 ازدست د...
10 تير 1391

گلبرگ های تنهایی8

باسلام و درود به آقا امام حسین وآقا ابو فاضل اسوخ رشادت وایثار...... همینک چهارمین روز باسعادت ماه مبارک وپرمیمنت شعبان است .... عزیزم هنوز از سرکار نیامده امید دارم که خوبه خوب باشه........ مهدیه سادات وسیدجمالدین رفتن سرکار ......فاطمه  سیدم هنوز خوابیدن .منم ازبعد ازنماز بیدارم ......... امروز خدا بخواد برنامه هایی داریم .برنامه روزمره گی ....................طبق معمول  نظافت جمع و جو ......تهییه غذا....... وجشن مولودی حضرت ابوال فضل ال عباس  ایثارگر عاشورای حسینی .منزل شمیم وسعید برادر عاطی جون دعوتیم باتوکل به خدا هدادیشب باجواد ونیاز ازتهران اومدند شام پیش مابودند البته ماشام خورده بودیم .چون مهدیه وسید روزه ب...
5 تير 1391

گلبرگهای تنهایی7

.. بانام ویادایزد یکتا مولاعلی میفرماید.هوشمندان که هوشمندانه به تحولات جهان مینگرندوخردمندانه به گردش روزگار می اندیشند .ازامروز خویش به خاطر فردای خودبهره می گیرند ودنیای خودرامزرعهءآخرت خویش میشمارند.   ازآن گناه بپرهیزیم که درچشممان کوچک جلوه کند........ چشمان شماکلیدعفاف شماباشد واین کلید رااگربه نامحرم واگذارید.گنج عفت خویش راازدست دادید....   وآن مردمی که گناهان کوچک راناچیزشمارند.خیره سرانه به گناهان بزرگ درافتند....   خدایا ساعت ٢نیمه شب شدخوابم نمیبره اروم رفتم کمی آب خوردم هواخیلی سردشده درابسته پنجره هابسته .وهمه پتوکشیدند بازهم مچاله شدند.دستگاه جمالم روروشن کردم .دستش درد نکنه اجازه   دا...
5 تير 1391

گلبرگهای تنهایی 6

بانام ویادپروردگاریکتا..............عشق راازفاطمه آموختم .چشم بردست کبودش دوختم.دست اومشکل گشای عالم است.روی اوجای لبان خاتم است.دست اوصدهاگره وامیکنه دست اووالله غوغامیکنه .یافاطمه دخت نبی .حاجت دارم .نظری.................   باسلام...وصدسلام خوبین عزیزای من قربونتون برم  ...فداتون بشم.....تلفنمون ازروزه سکوت دراومد خداروشکر ساعت ١١زنگ زدم حال ثناسادات وپرسیدم .باعاطی حرف زدم حال جلالم روپرسیدم گفت تازه ازسرکا اومده داره صبحانه می خوره گوشی روگذاشت روگوش ثناگلی برام کلی آواز خوند قربونش برم انگاری قشنگ مشناسه. چون به محض حرف زدن وقربون صدقه رفتنش شروع کرد به اغو باغون کردن حسابی کیف کردم......خداحفظش کنه باجلالم حرف نزدم که...
5 تير 1391

گلبرگهای تنهایی9

سلام دارن اذان میگندخدایا حاجت همه رو این وقت و.ساعت روا کن ......امام زمان مارو درپناه خودت حفظ بفرما..........در فرج ایشان  هرچه زودترتعجیل بفرما..........رهبر عالیقدر مارو حفظ بفرما آمین امروز مراسمی بابت تولدحضرت ابولفضل شرکت کردیم.......منزل شمیم خانم سعید برادر عاطی بود.خیلی    خیلی جال داد.....باایتکه خانمهای مجری خیلی هماهنگ نبودندولی حال داد.......برای مریضها دعا کردم.برای  جوانها هم خیلی دعا کردم. امشب  می خواهیم بریم منزل محمد جان بهشون خبر دادم گفتم شب میهمانیم گفت تشریف بیارید ........   ....دستی افشان تازسر انگشتانت صد قطره چکد هر قطره شود خورشیدی. امروز هدااومدش با نیاز کوچو...
5 تير 1391

گلبرگهای تنهایی 5

سلام. فلبم سکونتگاه کسانیست گه دوستشان دارم.................   درعمق آرزوهایم جستجومیکنم.میپرسم ازدوست چه دیدی که چنین مسروری؟؟؟؟؟به خودم گفتم ازدوست همین بس که زمایادی کند.......   اگرپرسندآخرین نفست به یاد کیست؟گویم ذات اقدس او که بی وفایی درمرامش نیست......... اگراوبی وفابود من چه میکردم .....   دلم برای بچه هام تنگ شده ....... دلتنگیهام اذییتم میکنه .بیقرارم آرامشم کم شده احساس بدی دارم سعی میکنم خودموازدلواپسی نجات بدم خدایاکمک کن................   سهم هرلنسان ازهستی به لطف خداوسعت قلب مهربانش میباشد بی شکازتمام هستی سهم مهربانترین قلب است .خداجون کمک کن تادلی پرازمهربانیهاداشته باشم///...
5 تير 1391

گلبرگهای تنهایی 4

بانام ویادخذا رندگی شهدگلیست که ازآن عسل خاطره هاباقی میماند تمامی خاطره هابدوخوبش زیباست........   اموختم که خداعشق است وعشق تنهاخداست.آموختم که وقتی ناامیدمیشوم خداباتمام عظمتش عاشقانه انتظارمیکشدتادوباره به سویش روم .آموختم اگرتاکنون به آنچه خواستم نرسیدم خدابرایم بهترینش رادرنظرگرفته......... وآموختم که زندگی سخت است ولی  من ازاوسخترواستوارترباایمانی راسخ به تواناییهای پروردگارم امروزصبح تاعباس بیاد خونه حسابی  دلتنگیهاروتخلیه کردم....حسابی گریه کردم برای همه چی .... بماندکه اصل غصه هام دورمیزنه به حوادث این روزهاکه شرایط خونه اینجوری شده خدایاخئدددت کمکی  بکن.دارم دیوانه میشم ........ امیدم فق...
5 تير 1391

گلبرگهای تنهایی 2

بانام ویاد خدا آنکه بی باده کند جان مرامست کجاست                      وانکه بیرون کندازجان ودلم دست کجاست                                                                         ...
5 تير 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آواز قو می باشد