آواز قو

گلبرگهای تنهایی91

بانام یاد خدای مهربان........ هر   آن  کس که حرف دل را خوانده باشد بدون شک به وصفش مانده    باشد بود هر بیت آن   دیوان شعری که از همراهش ،جا مانده باشد سراسر نغز و شیرین است و شیوا کلامش با نمک آکنده باشد........                              سلام دوستان..... خوبین؟سلامتین؟ ماکه به حمد خدای مهربان خوبیم...... امورات میگذره باتمام خوبیهاش وبدیهاش....... خردادماه داره تمام میشه ،امتحانات هم گذشت با  همه دلهره ه...
14 مرداد 1392

گلبرگهای تنهایی92

به نام خدای مهربان .....یا حی ویا قیوم...... بزن خود را به کوه و  دشت وصحرا.... که دل بگرفته زین شهر فریبا. باسلام  و قبولی طاعات.التماس دعا...... نمیدونم چه جوری شروع کنم؟ازکجا؟هنوز نتمون وصل نشده..... ولی گاهی اوقات دلم پر میکشید تا چند خطی بنویسم..... ماه رمضان هم اومد و  کم کم  داره به  سرانجام میرسه....... امروز بیست وششم بود......امروز خیلی به درگاه خدا ناله زدم....ازخدا برای بچه هام دعا کردم وبرای عافیت وعاقبتشون دعا کردم.....   توی این مدت اتفاقات زیادی رخ داد ....عروسی شهاب وفاطمه جان به سلامتی برگزار شد.... آقاسیدم وفاطمه گلم رسما به عقد هم درآمدند.خداروشکر...........
14 مرداد 1392

گلبرگهای تنهایی93

بنام خدای بخشنده مهربان...... حکیما .توحکیمی ولطیفی.... رحیما .تورحیمی و عزیزی........ بصیرا .تو بصیری ورءوفی...... نصیرا .تو نصیری و صبوری...... ایام سپری شد وماهمانیم  که بودیم.......شب  بود وروزشد،صبح بود شام تار شد.من  همانم  که بودم.ماه رمضان آمد و  رفت .من همانم که بودم.خدایا  توببخشای .......تونظری کن.......   ماه گذشته حامل اتفاقات زیادی بود.....من جمله تولدهای عزیزانم...... تولد شهاب هفتم تیرماه.تولد فاطمه جان دهم تیر.......تولد هدهدمامانی.بیستم  تیرماه......تولد محمدم بیست وهفتم  تیرماه.......همگی با خصوصیتهای خودشان با سادگی برگزارشد....... اما مر...
14 مرداد 1392

'گلبرگهای تنهایی90

بانام ویاد خدای مهربانم. سلام ،خوبین ؟سر کیفین؟سرکیفین؟منظورم ازدومی تو کیفتون اوضاع خوبه؟وابستگان خوبند؟منکه آرزومندم همه شاد وسالم و تندرست وبیخیال غمها باشید......... پس از یکماهی به نوشتن اومدم....آخه هنوز نتمون وصل نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!الآنم از منزل هدهد مامان مینویسم......... حالا بریم سر اصل مطلب...... روزهای زیادی نبودم ،نمی دونم چی بنویسم ؟ازکجابنویسم؟ اول خرداد تولد آقاجواد گل بود.... طفلکی تولدشو توی خونه با نیار خانم تنهای ،تنها بود .و ماهم به خرید وتهیه وسایل مراسم بعله برون آقاسیدم وفاطمه خانومی بودیم....... البته هدیه جواد جان تقدیم شده بود......خیلی ناقابل......فقط برای یادگاری و یا...
19 خرداد 1392

گلبرگهای89

بانام و یاد خدای مهربون....... ایام میگذرد ،چگونه؟نمیدانم!خوب ،بد،میانه،پراز احساست،بی تفاوت! مهم،گذشتنش است،خوب آری..........بد وخوبش ساختن من است.....خدایا کمکم کن تا ایام را خوبه،خوببسازم.... تولد یک سالگیه پسر نیما یوشیج...نیما به پسرش میگوید :عزیزم بهار ،تابستان،پاییز،و زمستان گذشت......و ازین ببعدهم ،همه تکرارست،اما فقط مهربانی تکراری نیست..... وقتی برمیگردم به سالهای پیش،همه تکرار ،روزتولدم......روززن....روزمرد....روز جوان روز،تحویل سال نو......روز...............................................................و هرچه گذشت دیگر بار میآید....جز مهر و،مهربانی.....و صاحب مهر ومهربانی.... مادرم، پدرم، و دیگرعزیزانم.........
24 ارديبهشت 1392

گلبرگهای تنهایی88

باسلام  ویاد خدای مهربان .......خدایا هرچی نوشته بوذم پرید دوباره اومدم بنویسم داره باران میاد منم که دیوانه ی باران.......     دارم بال بال میزنم برم بیرون ولی خیلی  تند تند میباره....خدایا شکرت.....سپاسگزارم....... اردیبهشتم رو  به اتمامه.......خداکنه لطافت هوا همچنان باقی بمونه..... دوست دارم برم تو طبیعت امسال وقت یاری نکرد تا بریم جشواره ی لاله ها ....... پارسال رفتم ولی امسال نشد..... نمیدانم چرا بیقرارم.......بیقرارریم مرموزه....... دلم گرفته .ولی اصلا حال وهوای گریه نداره.......منتظرم خبری بهم برسه......خبری خوش........ منم با مرغ شب همراز وهمراه که او حق حق کند من میک...
24 ارديبهشت 1392

گلبرگهای تنهایی 87

با سلام  و یاد ونام  خدای مهربان.....                                            سکوت شب را می پسندم. که فارغ ازچنان و چون و چندم....نهد تاریکیش مرهم به زخمی.......که باشد در ضمیر درد مندم.........( دکتر مهابادی) امروز ،روز شهادت امام هادی بود به تمامی شیعیان تسلیت میگم...... باامیدبه تمام روزهای خوش واعیادی که در راهه.....تبریکات مخصوص  بابت همه اونها،  امام هادی میفرماید:هرشخصی که ...
24 ارديبهشت 1392

گلبرگهای تنهایی86

بانام ویاد خدای متعال.......سلام دوستان .سال نو مبارک......سال ٩٢ هم ؛از راه رسید .........سالی که من آرزو هادارم ؛تا تمامی اگر مشیت خدای مهربانم باشه اجابت بشه.......فروردین خیلی زیباست...............خیلی احساسیست.................و احساسهای خوب و زیبا....................فروردین ماه تازگیهاست.................ماه دور ریختن بدیهاستتتتتتتتتتتتتتتتتتت وآغاز گر شادباشهاستتتتتتتتتتتتتتتتت...........ماهم مثل همه ایرانیهای خوب دیگه.سال نو را با امیدهای خوب شروع کردیم......دوم فروردین تولد امیرطاهای عزیزم بود..........................جشن کوچولو با عید دیدنی؛هدیه هایی  که بوی عید میداد.............همه دور هم جمع بودیم ؛بازار ماچ وبوسه داغ.....
23 ارديبهشت 1392

گلبرگهای تنهایی85

بانام ویاد خدای مهربان......سلام......سال نو کم کمک  میرسه......خدا کنه دل ماهم نوی ،نوی،نو بشه............      و تولدی دیگر پیدا کنیم.......... اگر تو دنیا هیچی نداشته باشیم.ولی باید مطمئن باشیم،که همیشه،سه چیز از آن ماست......اول خدای مهربان.........دوم،فکرای قشنگ..........سوم،امیدهای خوب...........و آرزوهایی که باید برای بدست آوردنشون تلاش کنیم.........و از خدای مهربان استعانت بطلبیم........با امید به فکرهای خوب ........ اینهم دعای بسیار زیبای سال تحویل.........و به امید تحولی عظیم......و زیباترین تحول وتحویل سال........ ...
26 اسفند 1391

گلبرگهای تنهایی84

بانام ویاد خدای بی همتا.......   روزهای پایانی سال ،مثل برق و بادمی گذرند...گرچه همه ی کارها به آرامی وآهسته گی انجام میشه .....سال 91هم خسته شده و میخواد هرچه زودتر تمام بشه و بره تو آرشیو و بایگانی بشه ،تا زودتر به خاطره ها به پیونده........ سالی که میگذره،سالی پر از افت وخیز و حوادث بود.......سالی که همسرم بیماری طولانی و ناراحتی که از کسالتشون ،همه ی ماهارو بیمار روحی کرده بود........باحمد وسپاس از خدای متعال وپیگیری مداوم ،ایشون بهبودی براش حاصل شد..........شکروحمدلله........جابجایی وتعویض منزلمان که هنوزهم درگیر ودارش هستیم...........و گرفتار......و اینهم از مشیئتهای الهی بود .....تا خونه های خوب وریبایمان را براثر ندان...
26 اسفند 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آواز قو می باشد